سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت امام موسی کاظم علیه‌السلام

شاعر : یاسین قاسمی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : ترکیب بند

تا که نگه به حـال پـریـشانـی‌ام کنی            یا که نظـر به گـریۀ کـنعـانی‌ام کنی

پـرواز می‌کـنم طـرف کـاظـمـین تو            تنها به این بهـانه که زنـدانـی‌ام کنی


پـرپـر شدی و آمـده‌ام پـرپـرت شوم            این دفعه آمدم که تو قـربـانی‌ام کنی

شرمنده‌ام ز روی تو بی‌پرده واضح است            امشب اگر نظر تو به پیشانی‌ام کنی

دریا شدم فقط به همین شوق بی‌کران            تا بی‌عـصا بیایی و طوفـانـی‌ام کنی

تا نوکـر رضای تو و دخـترت شوم            این بود عـلتش که تو ایـرانی‌ام کنی

آقا کویر خشک ثواب است عمر من            من گریه میکنم که تو بارانی‌ام کنی

موسای عـیسوی دم این خـانـواده‌ای

نا بُـرده رنـج گـنج به بـغـداد داده‌ای

من بوسه میزنم به دو دست کریم تو            پـرواز کـرده‌ام که شـوم یاکـریـم تو

پرسیده‌ام ز مادرم او هم خبر نداشت            یعنی که هـستم از رفـقـای قـدیـم تو

دنیا تویی بهشت تویی عاقـبت تویی            پس عـالمـین هست همیشه مقـیـم تو

من جـای ردّ پـای شـما پـا گـذاشـتـم            من می‌روم ز پیچ و خـم مستقـیم تو

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است            باز این چه ماتم است که گشته سهیم تو

این‌ها به جای آب به تو زهر می‌دهند            رحـمی نمی‌کـنـند به حال وخـیـم تو

این‌ها ز پارۀ جگرت حرف می‌زنند

این‌ها چقدر پشت سرت حرف می‌زنند

از ضربۀ لـگـد کـمـرت درد می‌کند            خوردی زمین و حال،سرت درد می‌کند

لرزش نشسته است به دست دعای تو            آقـا تـمـام بـال و پـرت درد می‌کـنـد

بر چشم خیـستان ته این چاه لعـنـتی            تا نور می‌خورد بصرت درد می‌کند

دستـان بـستـه‌ات سپـر تـازیـانـه شـد            جسمت، تنت، سرت، سپرت درد می‌کند

هرچه که شد ولی به تنت نیزه‌ای نخورد

پیراهن تو را که کسی با خودش نبرد

نقد و بررسی